18 شهریور 1402 ساعت: 19:6
با انحلال ازدواج و روی آوردن به طلاق، برخی از والدین سوالاتی مانند «آیا باید بهخاطر بچهها با هم بمانیم؟» در ذهنشان شکل میگیرد و والدین دیگر طلاق را تنها گزینه حل مشکل خود میدانند. این در حالی است که همه والدین ممکن است نگرانیهای زیادی در ذهن خود داشته باشند، از آینده وضعیت زندگی خود گرفته تا نامشخص بودن وضعیت حضانت فرزندان. بیشتر والدین بیشتر نگران نحوه برخورد فرزندان با طلاق هستند.

اثرات روانی طلاق بر فرزندان
این مسئله به علل متعددی بستگی دارد. در حالی که طلاق برای همه بچهها استرسزا است اما برخی از آنها سریعتر از سایر کودکان به روتین خود بازمیگردند.
خبر خوب این است که والدین میتوانند اقداماتی را برای کاهش اثرات روانی طلاق بر فرزندان خود انجام دهند. چند استراتژی حمایتی والدین وجود دارد که میتواند به بچهها در سازگاری با تغییرات ناشی از طلاق کمک بسزایی کند.
چرا سال اول سختترین مرحله بعد از طلاق به شمار میرود؟
همانطور که ممکن است انتظار داشته باشید، تحقیقات نشان داده که بچهها در طول یک یا دو سال اول پس از طلاق بیشترین مشکلات را دارند.
شواهد نشان میدهد که بسیاری از بچهها به زندگی قبل خود بازمیگردند. آنها به تغییرات در برنامههای روزمره عادت کرده و با نظم و چیدمان زندگی خود اخت میشوند. با این حال، به نظر میرسد که بعضی از موارد هرگز واقعاً به حالت عادی بازنمیگردند. این درصد کوچک از کودکان ممکن است پس از طلاق والدین خود مشکلاتی را احتمالاً به صورت مادامالعمر تجربه کنند.
اثرات عاطفی طلاق بر فرزندان
طلاق برای کل خانواده آشفتگی عاطفی ایجاد میکند، اما این وضعیت برای بچهها میتواند بسیار ترسناک، گیج و خستهکننده باشد:
* کودکان خردسال اغلب برای درک اینکه چرا باید بین دو خانه در رفت و آمد باشند، دچار مشکل میشوند. آنها ممکن است نگران این باشند که اگر والدینشان توانستند روزی از دوست داشتن یکدیگر دست بردارند، ممکن است این موضوع نسبت به خودشان نیز رخ دهد.
* بچههای دبستانی ممکن است نگران این باشند که طلاق بهخاطر آنها انجام شده است. در نتیجه همیشه نگرانند که نکند آنها رفتار نادرستی انجام دادهاند یا کار اشتباهی کردهاند که منجر به جدایی والدینشان شده است.
* نوجوانان ممکن است در مورد طلاق و تغییراتی که ایجاد میکند واکنش بسیار عصبی از خود نشان دهند. آنها ممکن است یکی از والدین را مقصر انحلال ازدواج دانسته یا از یکی یا هر دو والدین بهخاطر آشفتگی در خانواده ناراحت باشند.
استرس ناشی از طلاق بر فرزندان
طلاق معمولاً به این معنی است که فرزندان ارتباط روزانه خود را با یکی از والدین (اغلب پدران) از دست میدهند. کاهش تماس آنها با یکدیگر بر پیوند والدین و فرزند تاثیر میگذارد و طبق مقالهای که در سال 2014 منتشر شد، محققان دریافتهاند که بسیاری از کودکان پس از طلاق کمتر به پدر خود احساس نزدیکی میکنند.
برای برخی از کودکان، جدایی والدین سختترین بخش نیست بلکه عوامل استرسزای همراه هستند که طلاق را به سختترین مشکل آنها تبدیل میکنند.
خطراتی که خانوادهها با آن روبرو هستند
بسیاری از کودکان تغییرات مداوم در پویایی خانواده خود را تحمل میکنند. اضافه شدن یک عضو جدید و احتمالاً چندین خواهر و برادر ناتنی میتواند یکی دیگر از تغییرات بزرگ و استرسزا باشد زیرا اغلب هر دو والد دوباره ازدواج میکنند که به معنای به وجود آمدن تغییرات زیادی برای بچهها تلقی میشود.
مشکلات روحی و روانی
طلاق ممکن است خطر مشکلات سلامت روان را در کودکان و نوجوانان افزایش دهد.
مشکلات رفتاری
کودکان خانوادههای مطلقه ممکن است مشکلات بیرونی بیشتری مانند اختلالات سلوک، بزهکاری و رفتارهای تکانشی را در مقایسه با فرزندان خانوادههای دو والد تجربه کنند.
عملکرد تحصیلی ضعیف
فرزندان خانوادههای مطلقه معمولا از نظر تحصیلی خوب عمل نمیکنند. با این حال، مقالهای که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، نشان داد که اگر طلاق غیرمنتظره باشد، بچههای خانوادههای مطلقه با مدرسه دچار مشکل میشوند، در حالی که بچههای خانوادههایی که در آنها احتمال طلاق وجود دارد، این مشکل را ندارند.
بهعنوان نتیجه علیرغم اینکه طلاق برای خانوادهها سخت است، ماندن در کنار هم، فقط بهخاطر فرزندان ممکن است بهترین گزینه پیشرو برای والدین نباشد. کودکانی که در خانههایی با مشاجره، خصومت و نارضایتی زیاد زندگی میکنند، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به مشکلات سلامت روان و مشکلات رفتاری هستند.
ترجمه: نگین خالقی
منبع: Kidshealth