15 اردیبهشت 1399 ساعت: 10:2
اگر ویروس به شکل بیماریزا وارد سلولهای بدن انسان شده باشد، احتمال شیوع دوباره آن در آینده افزایش مییابد. زیرا ممکن است که ویروس هنوز در جمعیت جانوری انتشار داشته باشد و دوباره به انسان بپرد و همهگیری جدیدی به راه بیندازد.
نویسندگان یک پژوهش جدید که ۱۷ مارس به شکل مقالهای در ژورنال پزشکی نیچر منتشر شده، نوشتهاند: «تحلیلهای ما به روشنی نشان میدهند که سارس-کوید-۲ ساخته یک آزمایشگاه یا ویروسی که به عمد دستکاری شده نیست.»
کریستین اندرسن، دانشیار ایمنیشناسی و میکروبشناسی پژوهشگاه اسکریپس، و همکارانش به شابلون ژنتیکی پروتئینهای خار مراجعه کردند که از سطح این ویروس بیرون میزنند. ویروس کرونا از این خارها برای اتصال به دیواره خارجی سلولهای میزبان و سپس ورود به این سلولها استفاده میکند.
این پژوهشگران اختصاصاً توالی ژنهایی را بررسی کردند که مسئول دو تا از ویژگیهای تعیینکننده این پروتئینهای خار هستند: قلاب، که بخش اتصال به گیرنده نامیده و به سلولهای میزبان قلاب میشود؛ و بخش موسوم به شکافت که به ویروس امکان میدهد سلول را بگشاید و وارد آن شود.
این تحلیل نشان داد که بخش «قلاب» از پروتئین خار طوری تکامل یافته که گیرندهای در سطح خارجی سلول انسان به نام ACE۲ را هدف بگیرد که در تنظیم فشار خون نقش دارد. این قلاب در اتصال به سلولهای انسان چنان موثر است که این پژوهشگران نتیجه گرفتهاند پروتئین خار نتیجه انتخاب طبیعی است و نه مهندسی ژنتیکی.
دلیلش این است: سارس-کوید-۲ خویشاوند بسیار نزدیک ویروسی است که موجب نشانگان تنفسی فوق حاد (سارز) میشود که حدود ۲۰ سال پیش در جهان انتشار یافت. دانشمندان تفاوتهای سارس-کوید (ویروس سارز) با سارس-کوید-۲ (ویروس جدید یا سارز ۲) را بررسی کردهاند و دریافتهاند که چندین حرف کلیدی در رمز ژنتیکی آن تغییر کرده است.
با این همه در شبیهسازیهای کامپیوتری، به نظر نمیرسد جهشهایی که در سارس-کوید-۲ روی داده کمک چندانی در اتصال این ویروس به سلولهای انسانی به آن بکند. اگر دانشمندان این ویروس را به عمد مهندسی کرده بودند، جهشهایی را انتخاب نمیکردند که مدلهای کامپیوتری پیشنهاد میکنند موثر نخواهند بود. اما معلوم شده که طبیعت باهوشتر از دانشمندان است و ویروس کرونای جدید راهی برای جهش یافته که بهتر و کاملاً متفاوت از هر چیزی است که دانشمندان میتوانستند بسازند.
آیا این میخ دیگری بر تابوت نظریه «گریخته از یک آزمایشگاه شیطانی» است؟
ساختار مولکولی این ویروس در مجموع از ویروسهای کرونای شناختهشده متمایز و در عوض بسیار شبیه ویروسهایی است که در خفاشها و پانگولینها یافته میشوند و بررسی چندانی درباره آنها انجام نشده و هرگز آسیبی از آنها به انسان نرسیده بود.
در بیانیهای که از سوی پژوهشگاه اسکریپس منتشر شده، «اگر کسی میخواست یک ویروس کرونای جدید را به عنوان عامل بیماریزای انسان مهندسی کند، آن را روی ستون فقرات ویروسی میساخت که میدانیم در انسان موجب بیماری میشود.»
این گروه پژوهشی برای خاستگاه SARS-CoV-۲ در انسان دو سناریوی احتمالی پیشنهاد کردهاند. یک سناریو از همان ماجرای پیدایش سایر ویروسهای کرونای اخیر که در جمعیت انسان آشوب کردهاند پیروی میکنند.
در این سناریو، ما این ویروس را مستقیماً از یک جانور گرفتهایم، جانوری که در مورد سارز گوشتخواری به نام زباد بود و در مورد مرس شتر. به گفته پژوهشگران، در مورد ویروس کرونای جدید این جانور احتمالاً پانگولین بود که این ویروس را از خفاش به انسان منتقل کرد. در این سناریو، آن ویژگیهای ژنتیکی که ویروس کرونای جدید را در عفونیسازی سلولهای انسان تا این اندازه موثر میسازند (یعنی قدرت بیماریزایی آن) پیش از پرش به انسان وجود داشتند.
در سناریوی دیگر، این ویژگیهای بیماریزایی پس از پرش ویروس از میزبان جانوریاش به انسان تکامل یافته است. ساختمان قلاب (بخش اتصال به گیرنده) بعضی ویروسهای کرونایی که در پانگولینها یافته میشوند شبیه ویروس کرونای جدید هستند. به این ترتیب، پانگولین یا مستقیم یا غیرمستقیم ویروسش را به یک میزبان انسانی منتقل کرد. پس از ورود این ویروس به یک میزبان انسانی، سایر ویژگیهای پنهانکارانهاش ممکن است در آن تکامل یافته باشند، یعنی همان بخش شکافت که به آن امکان میدهد به آسانی وارد سلولهای انسان شود. به گفته پژوهشگران پس از آنکه این توانایی در ویروس کرونا به وجود آمد، در انتشار میان انسانها توانمندتر شد.
تمام این جزئیات فنی میتوانند در پیشبینی آینده این جهانگیری به دانشمندان کمک کنند. اگر ویروس به شکل بیماریزا وارد سلولهای بدن انسان شده باشد، احتمال شیوع دوباره آن در آینده افزایش مییابد. زیرا ممکن است که ویروس هنوز در جمعیت جانوری انتشار داشته باشد و دوباره به انسان بپرد و همهگیری جدیدی به راه بیندازد. اما اگر لازم باشد که ویروس ابتدا وارد جمعیت انسانی شود و سپس ویژگیهای بیماریزایی در آن تکامل یابد، احتمال چنین همهگیریهایی در آینده کاهش مییابد.