13 اردیبهشت 1399 ساعت: 15:2
به محض این که کودک زبان باز میکند، برای انتقال منظورش از کلمات کمک میگیرد، اما از آنجا که هیچ ذهنیتی از درست یا غلط بودن این کلمات ندارد، ممکن است که دروغ را با واقعیت و نیز خیال را با حقیقت درآمیزد.
یادتان باشد آنچه که او در این سنین میگوید، بیشتر افسانهپردازی و چه بسا خیالپردازی است تا دروغ. مثلاً وقتی رختخوابش را خیس میکند، ممکن است بگوید: «دیشب باران آمده». در ذهن کودک، تایید یک موضوع، آن را به واقعیت تبدیل میکند در حالی که انکار موضوع، تقریباً اثری از آن باقی نمیگذارد.
در سنین 5 تا 6 سالگی، تخیل کودکانه کمکم فروکش میکند و او پنهانکاری، انکار و نیز دستکاری حقایق را کاملاً میفهمد، بنابراین قادر است تا برای گمراه کردن دیگران، دروغ بگوید. به عنوان مثال ممکن است برای جلوگیری از تنبیه، یکسری داستان سر هم کند. البته کماکان قادر به تشخیص دروغ از اشتباه نیست.
اما با شروع هفت سالگی، میتواند خوب و بد را از هم تشخیص دهد و درست در همین سنین است که کاملاً قادر به دروغگویی خواهد بود.
دروغ و ترس از تنبیه
بچههای کوچک دروغ میگویند چون توان تشخیص واقعیت را از تخیل ندارند. در این وضعیت، عکسالعمل والدین بسیار تعیینکننده خواهد بود. مثلاً اگر مربا را روی کاناپه ریخت و از سوی شما بازخواست شد، فوراً میگوید «کار من نبوده» یا «من نریختم».
در این موقعیت، بهجای این که سریع موضع بگیرید، عصبانی شوید یا او را تنبیه کنید، به وی شانسی دوباره برای اعتراف بدهید: «مطمئنی؟ ولی به نظر من این جور که تو میگی نیستا.» اگر متوجه دروغش شد، او را تشویق کنید. به کودکتان کمک کنید تا راستگو باشد و برای این منظور از تنبیه او به جرم دروغگویی، اجتناب نمایید.
دروغ یا علاقه به خیالبافی
به خاطر داشته باشید که اژدها، پرنس و پرنسس، بابا نوئل و مجموعهای از شخصیتهای کارتونی، قهرمانان دنیای کودکان هستند، بنابراین کودکان در یک دنیای خیالی زندگی میکنند و احیاناً اگر چیزی شبیه به دروغ میگویند، بیشتر خیالپردازی است تا دروغ.
روانشناسان معتقدند خیالبافی کودک برای رشد روانی او لازم و برای خودسازی وی اجتنابناپذیر است. عکسالعمل شما در مقام والدین او باید سازنده باشد نه تخریبگر. به او بگویید که چه داستانهای خیالی زیبایی تعریف میکند و حتی به او پیشنهاد دهید تا با کمک این داستانها کتاب بنویسد.
دروغ و کسب ارزش
گاهی اوقات کودک برای این که جواز ورود به یک جمع کودکانه را بهدست بیاورد، اندکی واقعیت را دستکاری میکند تا به خود ارزش بدهد و در آن جمع پذیرفته شود. به عنوان مثال: «دیروز من و سوپرمن با آدم بدجنسا جنگیدیم» یا «پدر من فوتبالیست است و رونالدو را میشناسد». این رفتار کودک نگرانکننده نیست و فقط برای جلبتوجه کودکان دیگر است.
و اما عکسالعمل شما: وارد بازی او نشوید و مستقیم به وی یادآوری کنید که دروغگویی خوب نیست. مرز واقعیت و تخیل را کاملاً برایش شفافسازی کنید. به او اعتماد به نفس بدهید و برایش روشن کنید که برای جا باز کردن در دل دیگران یا جلبتوجه آنها، نیازی نیست که داستانهای باورنکردنی تعریف کند!
دروغ و فرار از واقعیت
کودکی که هیچ دوستی ندارد ولی وانمود میکند دوستان زیادی دارد، کودکی که از ترس دعوت دوستان به خانه محقرشان به آنها میگوید که خانهشان در دست تعمیر است و خیلی مثالهای دیگر، درحقیقت عمق احساس تنهایی کودک را نشان میدهند. وقتی واقعیت به این شدت توسط کودک تغییر داده میشود، یعنی او مشکل بزرگی در زندگی دارد و برای کتمان آن، به دروغ متوسل میشود.
برای سر و سامان دادن به این قضیه، با فرزندتان از در گفتوگو وارد شوید. مشکل او را موشکافی کنید و اگر به نتیجه نرسیدید، حتماً از یک روانشناس کمک بگیرید.
والدین الگوی بچهها هستند
همه کمابیش و به بهانههای مختلف دروغ میگویند. به عنوان مثال با مدرسه فرزندتان تماس میگیرید، وانمود میکنید که او دلدرد دارد و نمیتواند آن روز سر کلاس حاضر شود. سپس دست در دست هم روانه سفر میشوید! دروغهایی از این دست، به کودک نشان میدهند که بزرگترها نیز برای این که کارشان راه بیافتد، واقعیت را دستکاری میکنند، بنابراین آنها که تقلیدکنندگان قهاری هستند، با الگوبرداری از شما دروغ خواهند گفت.
دروغگویی بچهها چه زمانی نگرانکننده است؟
زمانی که دروغ تبدیل به سبک زندگی کودک میشود، قطعاً نگرانکننده است چون وی برای کتمان مساله مهمتر و چه بسا بدتری به دروغ متوسل میشود، بنابراین در کشف نیازهای کودکتان بکوشید. کمکم به او کمک کنید تا با واقعیتها کنار بیاید و خواستههایش را کشف و بیان کند. اگر کودکتان مقاومت کرد و تلاشهای شما نیز نتیجه نداد، حتماً از روانشناس کمک بخواهید.
در پایان به یاد داشته باشید، کودکی که توان دروغ گفتن دارد، یعنی مراحل رشد شخصیتی را به خوبی طی میکند و قادر است روزی دنیای خودش را بسازد. او با تغییر واقعیتها، کشف میکند که عقاید مخصوص به خودش را دارد که ممکن است گاهی با دیگران منافات داشته باشد.
ترجمه: عفت عباسیان