گزارشی از چهارشنبه سوری در بوستان نهج‌البلاغه
بوستان نهج‌البلاغه، شادی، ورزش و تعامل اجتماعی
مرجان یشایایی، کارشناس ارشد جامعه‌شناسی


24 اسفند 1400 ساعت: 13:12



سال قبل بنا به دعوت دوستی، گزارشی به مناسبت سال نو از گروه ورزش این بوستان تهیه کردم و امروز خوشبختانه بعد از گذشت یک سال، با دعوت دوباره این دیدار نو شد و چه خوش خاطره‌ای را رقم زد.
از بزرگراه همت یا حکیم که به طرف غرب تهران بروید، بوستان نهج‌البلاغه به صورت شمالی جنوبی هر دو این بزرگراه‌ها را قطع می‌کند. بوستان در محل روددره‌فرحزاد و در زمان شهرداری آقای قالیباف ساخته و بدل به تفرجگاهی برای اهالی غرب تهران شد. بوستان نهج‌البلاغه یکی از بزرگ‌ترین بوستان‌های تفریحی تهران است.

گروه ورزش بوستان نهج‌البلاغه چند سالی است به همت اهالی محل هر صبح تشکیل می‌شود. جمع کثیری ،حدود 300 نفر، در دو گروه جداگانه در قسمت شمالی این بوستان که من امروز از آن دیداری داشتم اول صبح با نوای هیاهو و شادی ورزشکاران را در دمدمای صبح به هیجان و حرکت وا می‌دارد. مردمی که به هوای ورزش و برخورداری از هوا و فضایی دلچسب به بوستان امده‌اند،زیر نظر مربیانی که داوطلبانه همکاری می‌کنند سعی می کنند از کم‌تحرکی زندگی شهری کم کنند و خبر خوب اینکه این حرکت کاملا خودجوش است. نه نامه و نه ردیف بودجه و هر چه هست، همت مردم است و بس. 

گاه گداری مانند امروز که چهارشنبه‌سوری است، مراسمی به تلاش و همدلی همین جمع ورزشکار بر پا می‌شود و هر بار آنچه به لطف این مراسم اضافه می‌کند، شادی ناب و دوستانه‌ای است که هیئت امناء برای جمع تدارک دیده.

 گزارش را به قصد خبررسانی از اتفاقی فرخنده در پارک نهج‌البلاغه آغاز کردم، اما از منظر اجتماعی، روابط افقی شبکه‌ای مانند آنچه در روابط ورزشکاران و مربیان و هیئت امنای پارک می بینیم، یک الگوی کامل و امروزی از تعامل مردم با علاقه‌ها و دغدغه‌های کم و بیش یکسان است که باعث همگرایی برای گذراندن روزی خوب و خوش با شکل‌گیری روابط اجتماعی دور یک هدف مطلوب یعنی ورزش و گذراندن چند ساعتی خوش شکل می‌گیرد.

در نتیجه دوام این روابط شبکه‌ای، سرمایه اجتماعی به معنای اصلی آن در علم جامعه‌شناسی یعنی همدلی و اعتماد افراد به یکدیگر و زندگی اجتماعی شهروند امروز شکل می گیرد و آموزش داده می‌شود. افراد یاد می‌گیرند به نهادهای مدیریت که در این بوستان همان هیئت امنای منتخب خود ورزشکاران است، هم اعتماد کنند و هم همکاری و هم انتقاد و گرچه این آموزش ها باید در مدارس از سطح ابتدایی شروع شود، دانش‌آموزان ما متاسفانه تقریبا هیچ آموزشی در زمینه مهارت‌های زیست شهری نمی‌بینند.

شادی جزء اصلی خمیرمایه روابط درون محله‌ای، در چهارشنبه‌سوری بوستان نهج‌البلاغه به خوبی نقش خود را به عنوان یک چسب اجتماعی ایفا کرده است. نغمه‌هایی از هر گوشه ایران و از دوره‌هایی که اغلب ورزشکاران امروز در آن زمان هنوز به دنیا نیامده بودند، فضای مفرحی را فراهم آورد که پایه و مایه اصلی شبکه‌های اجتماعی در برگزاری مراسم‌های مختلف است.

در نهایت، هیئت امنا در نقش یک نهاد مدیریتی که به صورت خودجوش از دل مردم برآمده، هم برنامه‌ها را سامان می‌دهد و هم زحمت اصلی را می‌کشد و بودجه را برای قدردانی از مربیان جمع و جور می‌کند. چون اگرچه کار داوطلبانه اصل اساس گروه ورزش بوستان نهج‌البلاغه است، اما دیده شدن و قدر دانستن در جمع‌ هم از آن آموزش‌هایی است که همه ما باید یاد بگیریم. 

به نظرم همه بوستان‌های تهران و ایران باید چنین الگویی را سرمشق کار خود در گردآوری مردم قرار دهند. جمعی مردمی و خودجوش و دارای اصول و قواعد که همه بر سر اجرای آنها اتفاق نظر دارند.

و در آخر ای کاش که مسئول شهرداری که امکان آمدن خودروهای مراسم امروز را به داخل پارک فراهم کرده بود، در میانه مراسم و اوج شادی مردم با آن اخم‌های گره‌کرده ظاهر نمی‌شد و بابت ورود چند خودروی اضافی به درون محوطه پارک، مردم را آنچنان دشمنانه نگاه نمی‌کرد. شاید یکی از فواید دیگر جماعات کوچک و درون‌محله‌ای آشتی دادن مردم با مسئولان شهری باشد.
برچسب ها
دیدگاه کاربران

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد