25 خرداد 1400 ساعت: 13:3
یک تجزیه و تحلیل اخیر که روی بیش از 5000 نفر انجام شده است، نشان میهد افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بیشتر از دیگران در دوران کودکی آسیب دیدهاند.
شخصیت مرزی و آسیبهای دوران کودکی ممکن است با هم مرتبط باشند. در هر صورت، این همان موضوعی است که از طریق متاآنالیز انجام شده توسط محققان دانشگاه منچستر (انگلستان) پیشنهاد و در مجله ActaPsychiatricaScandinavica منتشر شده است.
تجزیه و تحلیل 97 مطالعه بینالمللی با حضور بیش از 5000 نفر نشان داد که افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، 13.91 برابر بیشتر از افراد بدون اختلال روانی در دوران کودکی دچار تروما و مشکلات شدید روانی شدهاند و 71.1درصد از افراد با یک مشکل سلامتی حاد، حداقل یک تجربه آسیبزای روانی را در دوران کودکی خود سپری کردهاند.
دکتر فیلیپ وارز، نویسنده این تحقیق، تاکید میکند: «در دوران کودکی و نوجوانی، مغز ما پیشرفت قابل ملاحظهای میکند و ما همچنین استراتژیهای خود را برای مقابله با چالشهای زندگی روزمره و احساسات منفی ناشی از آنها، اصلاح میکنیم و چه بسا بهبود میبخشیم.
اما برخی افراد که از دوران کودکی استرس مزمن و طاقتفرسا را تجربه کردهاند، احتمالاً پاسخهای یکسانی به چالشهای زندگی نخواهند داشت. این افراد ممکن است نسبت به استرس حساستر شوند.
آنها گاهی اوقات قادر به مقابله با افکار منفی شدید نیستند و ممکن است برای اینکه احساس بهتری را تجربه کنند، به اقدامات خطرناک یا ناکارآمد متوسل شوند مانند روی آوردن به مواد مخدر یا خودزنی، که میتواند به انواع مشکلات روحی، از جمله مشکلات شایع در افراد مبتلا به شخصیت مرزی ختم شود».
شایعترین اشکال آسیبهای روحیِ دوران کودکان که در میان افراد مبتلا به شخصیت مرزی دیده و گزارش شده است، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- عدم مراقبت روحی و روانی (9/48 درصد)
- سوءاستفاده عاطفی (5/42 درصد)
- آزار جسمی (4/36 درصد)
- خشونت جنسی (1/32 درصد)
- غفلت یا کمبود عاطفی ( 25.3درصد)
دکتر فیلیپ وارز از این واقعیت ابراز تاسف میکند که اختلال شخصیت مرزی، امروزه به عنوان یک اختلال روانی جزئی و پیش پاافتاده قلمداد میشود، حال آنکه زندگی با چنین اختلالی عملاً سخت و چه بسا غیرممکن است و دیگر اینکه مدیریت و کنترل این اختلال با چالشهای بسیاری همراه خواهد بود.
مشخصه این اختلال روانی، تکانشگری شدید، بیثباتی بارز احساسات، بیثباتی روابط بین فردی و همینطور عدم داشتن تصویری ثابت از خویشتن است. این اختلال روانی با بیشفعالی، واکنشهای بیش از حد و افراطگونه، مشکل در کنترل خشم و عدم توانایی در پیشبینی عواقب اعمال شخصی، اختلال در هویت، بیثباتی در روابط بین فردی، رفتارهای تکانشی و خطرناک یا حتی در موارد جدی، افکار و اعمالی که به خودکشی ختم خواهد شد، بروز میکند.
ترجمه: عفت عباسیان
منبع: santemagazine.fr