6 تیر 1399 ساعت: 23:4
میلیونها کودک هنوز هم باور دارند که چیزی در سایهها و تاریکیها به کمینشان نشسته و برای کشتن و بلعیدن آنها انتظار میکشد. بعضی از آنها بیشتر از هیولاهای زیر تخت میترسند و بعضی از آنها نیز از هیولاهای داخل کمد!
بسیاری از والدین همچنان نمیدانند که باید چه برخوردی با این مشکل کودکان داشته باشند. خوشبختانه دو تن از متخصصان قصد دارند که نظریات خودشان درباره منشا ترس کودکان از تاریکی و مسائل مرتبط با آن را برای شما توضیح دهند.
تکامل کودکان، تخیل و ترس
دکتر ماری دابینز، روانپزشک کودکان در اسپرینگفیلد ایلینوی میگوید که بعضیها انتظار دارند کودکان هرگز از چیزی نترسند، اما طبیعتا چنین انتظاری واقعبینانه نیست. ترس یکی از جنبههای زندگی همه انسانها، ازجمله کودکان است.
این احساس زمانی شروع به شکلگیری میکند که ما میخواهیم چیز جدیدی را تجربه کنیم؛ چیزی که هرگز تا قبل از آن تجربهاش نکردهایم و درواقع برای ما تماما ناشناخته است. این اتفاق تقریبا هر روز برای کودکان تکرار میشود و عجیب هم نیست که ترس کودکان خصوصا در ساعات شب به اوج خودش میرسد.
دکتر جن برمن، خانواده درمانگر در بورلی هیلز کالیفرنیا میگوید: «ترس از تاریکی تقریبا در دورانی برای کودکان مطرح میشود که قوای تخیل در آنها شکل گرفته باشد. این اتفاق معمولا در سنین 2 تا 3 سالگی به وقوع میپیوندد؛ یعنی زمانی که کودکان قادر به تخیل کردن هستند، اما آنقدر پیشرفت نکردهاند که بتوانند تفاوت خیال از واقعیت را تشخیص دهند».
مجموعه این شرایط، وضعیتی را ایجاد میکند که امور ناشناخته باعث ترس کودکان میشوند. ذهن کودک مثل لوح سفیدی است که تقریبا هیچ مشغولیت خاصی هم برای حواسپرتی ندارد، بنابراین با توجه به نکات توضیحدادهشده عجیب نیست که کودک یک سایه عادی در گوشه اتاق خواب را یک هیولای سهسر تصور کند.
بهگفته دکتر دابینز، «مشغولیت ذهنی بچهها در ساعات شب از ساعات روز هم کمتر است چون موقع خواب دیگر چیزی نیست که حواسشان را پرت کند، بنابراین تخیل بیمهار و رامنشده کودکان هم به حرکت میافتد و آنان را در ساعات شب در مواجهه با امور ناشناخته شدیدا آسیبپذیر میکند، درحالی که بیشتر کودکان در ساعات روز میتوانند وضعیت خودشان را کنترل کنند».
چه چیزهایی کودک را میترسانند؟
بهگفته دکتر برمن، وقتی که درباره ترس از تاریکی صحبت میکنیم، باید تاکید کنیم که تلویزیون یکی از بدترین عوامل دردسرساز برای کودکان است. با اینحال، بسیاری از والدین هنوز هم نمیدانند که تلویزیون تا چه اندازه میتوانند بر کودکان اثرگذار باشد.
تصاویر و صداهای تلویزیون برای مغز کودکان بیش از حد تحریککننده هستند و نهایتا کودکان را در معرض اموری قرار میدهند که برای بزرگسالان ترسناک نیستند، اما کودکان را به هراس میاندازند.
متاسفانه بسیاری از والدین به این نکته مهم نیز توجه ندارند که فرزندشان دقیقا کدام برنامههای تلویزیونی را میبیند و در معرض تماس با چه محتواهای خاصی قرار میگیرد. حتی امروزه بعضی از والدین ترجیح میدهند که یک تلویزیون جداگانه در اتاق خواب کودک در نظر بگیرند، اما نمیدانند که چنین تصمیمی میتواند کاری کند که کودک خیلی راحت به برنامههای نامتناسب با شرایط سنیاش دسترسی داشته باشد.
برنامههای تلویزیونی، چه در قالب خبرهای دلخراش و خشونتبار و چه در قالب کارتونهای محبوب و بامزه، نهایتا میتوانند بهراحتی ترس کودکان را تغذیه کنند. حتی دسترسی کودکان به کتابهای مصوّر نامناسب هم میتواند باعث ترس و کابوسهای شبانه آنان شود.
تصاویر این توانایی را دارند که تخیلات پیشینی کودکان را فعال کنند و به شکلگیری انواع و اقسام ایدههایی منتهی شوند که قطعا برای کودکی که بهتنهایی در تاریکی دراز کشیده است، دلهرهآور و دردناک است. کودکان بعد از تماشای فیلمها، سریالها، کارتونها و کتابهایی که با تصاویر هیولاها، پریان افسانهای، جادوگران و... پُر شدهاند، خیلی زود وارد مرحله تفسیر این تصاویر میشوند و چیزهای ترسناکی را دریافت میکنند که بیشتر بزرگسالان اصلا تشخیصشان نمیدهند.
عامل دیگری که کودکان را دچار ترس از تاریکی یا کابوسهای شبانه میکند، تمایل والدین به ترساندن کودکان از موجودات ناشناخته با هدف ترغیب او به خوشرفتاری است. اگرچه بعضیها فکر میکنند که گفتن چند جمله ساده نمیتواند مشکل خاصی را برای کودکان ایجاد کند، اما واقعیت این است که همین جملات ساده مشکلات ماندگار و عمیقی را برای کودکان بهوجود میآورند.
ترجمه: یوسف صالحی
منبع:WebMD