چاپ خبر
بچه‌ها ماشین نیستند!
هفته نامه سلامت   |   اخبار صفحه ۱۴   |   30 مهر 1394   |   لینک خبر:   salamat.ir/d3961

در درمانگاه بیمارستان نشسته‌ایم. نوجوانی با عصبانیت وارد اتاق می‌شود و کنار مادرش می‌نشیند. او خیره به دیوار مقابل نگاه می‌کند و به نظر نمی‌رسد هیچ‌گونه تمایلی برای پاسخدهی به سوال‌ها داشته باشد. مادر می‌گوید: «توضیح بده این تصمیم احمقانه به دنبال چه فکرهایی به سرت زده است.» از مادر می‌خواهیم که مداخله نکند و از اتاق خارج شود. به مراجع می‌گوییم: «چه چیزی تا این حد تو را عصبانی کرده و چه کمکی از دست ما برمی‌آید؟» او با حالتی بغض‌آلود می‌گوید: «از زندگی خسته‌ام، نمی‌خواهم مدرسه بروم و فکر می‌کنم به سنی رسیده‌ام که در مورد زندگی خودم تصمیم‌گیری کنم. از وقتی مهر شروع شده اینها زندگی را به من تنگ کرده‌اند، چه جور بگویم که محیط مدرسه برایم غیرقابل تحمل است، نمی‌خواهم شب‌ها مثل مرغ ساعت 9 بخوابم و دائم از این و اون دستور بگیرم.» با ادامه گفت‌وگو به نظر می‌رسد نوجوان آنقدر احساس‌های منفی دارد که نمی‌تواند اطلاعات طبقه‌بندی‌شده‌ای در اختیار ما قرار دهد. با کسب موافقت او از مادر می‌خواهیم تا وارد شود. او در مورد مشکل پسرش می‌گوید که به بازی‌های تبلت وابسته شده است و حاضر نیست تا لذت این بازی‌ها را با بودن کسالت‌بار در مدرسه عوض کند. او می‌گوید: «تنها کاری که این بچه بلد است، لم دادن روی تخت و انجام این بازی‌هاست، نه مسئولیت سرش می‌شود، نه به آبروی ما توجه دارد!» از نوجوان می‌پرسم که چه بازی‌ای را دوست داری و معمولا انجام می‌دی؟ می‌گوید: «از مهر تا حالا که همه چیز توقیف شده است.» مادر می‌گوید: «3 ماه بازی کرده تا بتواند 9 ماه درس بخواند و زحمات ما را جبران کند.» می‌پرسیم: «در این 3 ماه چه میزان بازی کرده؟» مادر می‌گوید: «تمام اوقات را با تبلت و تلفن‌همراه گذرانده و بیشتر از همه این بازی مزخرف «فلش!» را بازی می‌کرده است.» نوجوان با عصبانیت می‌گوید: «حرف نزن! تو هنوز اسم بازی را هم بلد نیستی، اون وقت می‌خوای برای من قانون بگذاری.» به نظر می‌رسد این روابط آشفته در جلسه گفت‌وگو و در حضور دیگران که با وجود آداب ایرانی که مملو از رودربایستی است انجام می‌شود، می‌تواند نشان دهد در خانه چه اتفاق‌هایی در جریان است. وقتی از مادر می‌پرسیم چه کسی قانون خانه را وضع می‌کند، می‌گوید: «قانون در منزل ما همیشه این بوده است که در فصل مدارس تمام بازی‌ها تعطیل می‌شود و فقط باید درس خواند.» برای مادر توضیح می‌دهیم بازی‌های رایانه‌ای به‌خصوص انواع آنلاین آن، نوعی وابستگی ایجاد می‌کنند که بی‌شباهت به اعتیاد نیست و نباید بچه‌ها در اوقات فراغت بدون حساب و کتاب از این بازی‌ها استفاده کنند چون به پاداش فوری‌ای که این بازی‌ها می‌دهند وابسته می‌شوند. چرا فکر می‌کنیم بچه‌ها باید تمام اوقات فراغت را بدون هیچ برنامه‌ای بگذرانند و مثل یک ماشین با شروع مدارس برنامه‌شان را تغییر دهند و آن‌گونه که ما می‌خواهیم عمل کنند؟ غالبا در اوقات تابستان با 2 گروه والدین مواجهیم؛ گروهی که بچه‌ها را با انواع کلاس‌ها بمباران می‌کنند و تمام خواسته‌های خود را در قالب برنامه‌ای که بچه مجری آن است به او ابلاغ می‌کنند و گروهی دیگر که بچه‌ها را رها می‌کنند تا تمام اوقات را با میل خود و بدون هیچ برنامه‌ای سپری کنند. این گروه از والدین اهمیت اوقات فراغت را در آموزش بسیاری از مهارت‌ها نادیده می‌گیرند و فکر می‌کنند تنها آموزش بچه‌ها آموزش رسمی و در زمان مدرسه است، این در حالی است که بسیاری از مهارت‌های اجتماعی و مسئولیت‌پذیری و مراقبت از خود را می‌توان در این زمان تمرین کرد.
دکتر میترا حکیم شوشتری
فوق‌تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران