مریم مهاجرشجاعی 4 سال قبل برای تامین هزینههای درمان سرطان مادرش یک کارگاه خانگی برای تهیه و فروش سبزیجات راهاندازی میکند و نام آن را «سبزیفروشی مادر» میگذارد. او تا قبل از ابتلای مادرش به سرطان فقط خانهداری میکرد و تجربه دیگری نداشت. با این حال در مواجهه با بیماری و هزینههای سنگین آن که حقیقتی غیر قابل انکار بودند پا پس نکشید و ایستاد. او 2 سال بعد هم با حادثه بسیار تلخ و دردناک دیگری مواجه شد. بهنام، فرزند بزرگ او در اثر گازگرفتگی دچار ضایعه شدید مغزی شد و سطح هوشیاریاش تا کمتر از 10 درصد افت کرد. بهنام حالا 2 سال است که ناتوان روی تخت بستری است. هزینه نسخههای درمان بهنام گاهی تا 30 میلیون تومان میرسد. مریم مهاجرشجاعی در اثر شوک ناشی از این حادثه برای 5 ماه کارگاه سبزیفروشیاش را تعطیل کرد اما دوباره تصمیم گرفت برای کمک به تامین هزینههای درمان فرزندش، کارگاه خانگی فرآوری سبزی را راهاندازی کند. او حالا برای 8 نفر اشتغالزایی و یک صندوق قرضالحسنه هم برای پرداخت وام به نیازمندان نیز راهاندازی کرده. خانم شجاعی هر روز از ساعت 3 کار خود را شروع میکند و در عین حال از بهنام هم مادرانه و فرشتهوار پرستاری میکند. او میگوید تنها آرزویش این است که یک بار دیگر صدای بهنام را بشنود.
مجتبی حیدری