چاپ خبر
چگونه به کودک از مرگ بگوییم؟!
هفته نامه سلامت   |   اخبار صفحه ۳۲   |   15 دی 1397   |   لینک خبر:   salamat.ir/d12346

این روزها شنیدن خبر اتفاق‌های ناگوار، خیلی از ما را غمگین کرد و دلمان را به درد آورد. خیلی از پدر و مادرها، علاوه بر این غم، با این نگرانی روبرو هستند که نکند شنیدن و دیدن اخبار اتفاق‌های اخیر؛ تصادف، آتش‌سوزی و... که مدام در برنامه‌های تلویزیون به آن پرداخته می‌شود، به کودکشان آسیب بزند. آنها گاهی نمی‌دانند چگونه باید به سوال‌های فرزندشان درباره مفهوم مرگ، حوادث، تصادفات و... پاسخ دهند. یادمان باشد کودک احساسات و عواطف اطرافیان را درک می‌کند. حتی ممکن است حرف‌های اطرافیان را بشنود، درنتیجه مستقیم یا غیرمستقیم سوال‌هایی می‌پرسد و اگر جریان را برایش توضیح ندهیم، فکر می‌کند حتما اتفاقی افتاده یا او در آن اتفاق مقصر است و درنتیجه احساس نگرانی و آشفتگی خواهد کرد.برای فهماندن مفهوم مرگ، به فرزند خود توضیح دهید که وقتی می‌گویند یک نفر مرده یعنی:
- بدن او از کار افتاده و دیگر کار نمی‌کند.
- او دیگر حرف نمی‌زند، راه نمی‌رود، حرکت نمی‌کند، نمی‌بیند، نمی‌شنود و... خوشحال نمی‌شود، ناراحت نمی‌شود، سرد یا گرمش نمی‌شود و...
- او خواب نیست، مرده و دیگر برنمی‌گردد.
درک مفهوم مرگ، به سن کودک بستگی دارد. درک کودکان زیر ٣ سال آنقدر رشد نکرده که در برابر مرگ واکنش نشان دهند. کودکان ٢ تا ۶ ساله خودمحورند؛ یعنی پدیده‌ها را در لحظه تجربه می‌کنند، می‌فهمند و نمی‌توانند دیدگاه دیگران را در نظر بگیرند. در این مرحله کودکان درک ناقصی از ۴ مولفه اصلی مرگ (برگشت‌ناپذیری، همگانی بودن، بعد از مرگ تمام علائم حیاتی شخص قطع می‌شود، مرگ ناشی از رویداد خاصی مثل بیماری، سانحه، کهولت و...) دارند. کودکان بین ٧ تا ١٠ سال رفته‌رفته به همیشگی بودن مرگ پی می‌برند ولی برای خود مرگی متصور نمی‌شوند؛ یعنی فکر می‌کنند مرگ فقط برای آدم‌های مسن است. آنها مرگ را به علت بیرونی مثل بیماری، جراحت و مصدومیت ربط می‌دهند، نه علت زیست‌شناختی، اما در نوجوانی یعنی از حدود ١٢ سالگی به بعد و با آغاز تفکر انتزاعی، درک کودکان از مرگ کامل می‌شود.
توضیح علت مرگ به کودکان
پیری: وقتی شخصی خیلی پیر می‌شود، بدنش فرسوده می‌شود و از کار می‌افتد.
بیماری‌های مهلک: گاهی بیماری خیلی پیشرفت می‌کند و حتی دکترها نمی‌توانند از پیشرفت آن جلوگیری کنند و بدن فرسوده می‌شود و از کار می‌افتد.
تصادف: یک اتفاق خیلی بد افتاد (توضیح تصادف)، بدنش خیلی آسیب دید و دیگر سالم نمی‌شود. به همین دلیل از کار افتاد.
سقط جنین: گاهی وقتی یک بچه تازه شروع به رشد می‌کند، اتفاقی می‌افتد که مانع رشد او می‌شود. ما علت آن را نمی‌دانیم، کسی در این‌باره مقصر نیست.
خودکشی: بعضی وقت‌ها بدن شخص مریض می‌شود و درست کار نمی‌کند. گاهی وقت‌ها هم فکر آدم‌ها خوب کار نمی‌کند. آنها نمی‌توانند شرایط خود را خوب ببینند و بررسی کنند و تصور می‌کنند تنها راه‌حل مشکلشان این است که دیگر زنده نباشند اما خودکشی راه‌حل هیچ مشکلی نیست. دلیل اینکه آنها خودشان را می‌کشند، فقط این است که فکرشان خوب کار نمی‌کند.
قتل و آدمکشی: گاهی وقت‌ها آدم‌ها کارهای بدی می‌کنند و به هم آسیب می‌رسانند و...
پس از مرگ
اگر یکی از نزدیکان و آشنایانتان فوت کرد، باید کودک را در جریان کارهایی که بعد از مرگ متوفی قرار است انجام شود، بگذارید. حتما باید کودک را به مراسم تدفین ببرید، البته به شرطی که از قبل او را برای این کار آماده کرده و شرایط را کاملا برایش توضیح داده باشید. توضیح دهید که چه اتفاقاتی خواهد افتاد و سپس به او اجازه بدهید تصمیم بگیرد در مراسم شرکت کند یا شرکت نکند. کودک لازم است فرد متوفی را ببیند تا باور کند که او مرده است.
مونا فلسفی
دانشجوی دکترای روان‌شناسی سلامت، درمانگر کودک و بازی‌درمانگر