از بین فوتبالیستها فقط معروفها را میشناسند؛ علی کریمی، علی منصوریان، علی دایی، امیر قلعهنویی و... با اینکه بیشترشان طرفدار استقلال هستند، اما وقتی از آنها میپرسی کدام فوتبالیست را بیشتر دوست دارید، بیشترشان اسم کریمی را میبرند.
تا دیروز کمتر کسی بود که آنها را بشناسد. بعضیها به واسطه همسایگی و بعضیها هم به واسطه بودن یکی از بچههای نشانگانداون در فامیل میدانستند کسانی هم هستند که با بقیه متفاوت هستند، کسانی که یک کروموزوم بیشتر دارند.
تا دیروز تصور همه این بود که نشانگانداونیها بیمارانی هستند که باید در خانه بمانند، پدر و مادرانی که فکر میکردند آنها را باید در پستوی خانه پنهان کنند. به زحمت میشد تعدادی از آنها را در کلاس درس و تفریحی دید. حتی کمتر میشد آنها را در خیابان دید، اما حالا به لطف دیوارهای 47 آنها بیشتر شناخته شدهاند. دیوارهایی که در شهرهای بزرگ و کوچک نصب شده؛ دیوارهایی که میگویند نشانگانداون بیماری نیست. آنها افراد متفاوتیاند با تواناییهای متفاوتتر. دیوارهایی که میگویند این افراد هم میتوانند سهمی از جامعه داشته باشند، نقاشی بکشند، خیاطی کنند، درس بخوانند، تئاتر و فیلم بازی کنند و حتی ورزش کنند.
هنر و ورزش بهترین ابزارهای اجتماعی برای معرفی افراد هستند و این موضوعی است که آزاده عباسزاده، پزشک عمومی و دانشجوی رشته ایمونولوژی، به آن اعتقاد دارد. بعد از راهاندازی دیوارهای 47 و نقاشی نشانگانداونیها، مدتی است او تیم فوتبال هم راهاندازی کرده. در ورزشگاه شهید کشوری، ساعتهایی از هفته به تمرین این افراد اختصاص دارد. چندی پیش مسابقات انتخابی تیم ملی نشانگانداون برگزار شد. برگزاری این مسابقات خیلیها را متوجه حضور آنها کرد. علاقهای که آنها به فوتبال و بهخصوص علی کریمی دارند، به گوش او رسید. کریمی که پیش از این هم با حضور در جمع کودکان بیسرپرست، سرطانی و... علاقهاش را به کودکان و افراد خاص نشان داده بود، این بار هم سر تمرین تیم نشانگانداون حاضر شد.
جمعه هفته پیش بود که بچههای نشانگانداون سورپرایز شدند؛ آنها که انتظار نداشتند روزی علی کریمی را از نزدیک ببینند، او را در یک قدمی خودشان داشتند. کریمی از اول تا آخر تمرین کنار بچهها بود و آنها را تشویق میکرد. او از اینکه لباس ورزشی با خودش نیاورده، پشیمان بود. گفته بود اگر با لباس شخصی نیامده بود، حتما با بچهها تمرین هم میکرد. عکسهای یادگاری و خوشوبش با او پایان خوبی برای تمرین روز جمعه داشت. شاید خود کریمی هم تصور نمیکرد که این بچهها تا این حد از فوتبال اطلاعات داشته باشند؛ وقتی یکی از آنها که پیراهن شماره 8 به تن داشت، به کریمی گفت: «ببین! من هم مثل شما 8 میپوشم»، غافلگیر شد. علی کریمی فقط برای گرفتن عکس یادگاری سر تمرین نیامده بود. او به بچهها قول داد تا فضایی را فراهم کند که همه کارهای هنری و ورزشی آنها در این فضا متمرکز انجام شود. در این تمرین هاشم اسکندری، رئیس فدراسیون بولینگ و بیلیارد هم حضور داشت. کریمی از اسکندری خواست شرایطی فراهم کند که بچههای نشانگانداون بولینگ یاد بگیرند. اسکندری هم موافقت کرد هفتهای 2 ساعت یکی از مجتمعهای بولینگ تهران را در اختیار بچههای نشانگانداون بگذارد.
این کارها شاید بهترین فرصت برای افراد نشانگانداون باشد تا بیشتر از قبل از خانههایشان بیرون بیایند. حالا دیگر هم آنها و هم خانوادههایشان میتوانند خودشان را از جامعه جدا ندانند.
لیلی خرسند