اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) یکی از مسائل شایعی است که در درمان اختلالات روانپزشکی با آن مواجه میشویم. فرد مبتلا به این اختلال ممکن است یک بزرگسال باشد که به سختی از یک تصادف جدی خودرو جان سالم به در برده یا کودکی که مورد سوءاستفاده قرار گرفته است. عواقب این اختلال میتواند طولانیمدت باشد. متاسفانه، مانند بسیاری از مسائل دیگر در زمینه سلامت روان، هنوز انگ همراه با این بیماریها باعث میشود برخی بیماران برای درمان اقدام نکنند اما باورهای غلطی درباره این اختلال وجود دارد که باید اصلاح شود.
1. فقط جانبازان جنگی در معرض این بیماری هستند. اینگونه نیست، بلایای طبیعی، تصادفات، از دست دادن یکی از عزیزان و تجربههای نزدیک به مرگ، فقط تعدادی از حوادثی هستند که میتوانند منجر به این اختلال شوند.
2. تمام افرادی که در معرض یک رویداد آسیبزا قرار میگیرند دچار اختلال پس از آسیب میشوند. اینگونه نیست، مردم به تجربههای آسیبزا پاسخهای متفاوت میدهند. بعضی افراد پس از یک حادثه آسیبزا دچار اضطراب و ناراحتی کوتاهمدت میشوند. برخی دیگر ممکن است حتی رشد پس از آسیب را تجربه و معنی و هدف جدیدی در زندگی پیدا کنند. فرانکل این حقیقت را در ناامیدی حاکم بر اردوگاه مرگ آلمان نازی کشف کرد. بسیاری از بازماندگان حوادث آسیبزا این حقیقت را در مسیرهای طولانی برای بهبود کشف میکنند و دنبال پیدا کردن معنی جدید در زندگی خود هستند. بسیاری از بازماندگان احساس میکنند حادثه نعمت است زیرا باعث شده در مسیر جدیدی از زندگی قرار گیرند که در غیر این صورت نمیتوانستند آن را تجربه کنند.
۳. افراد دچار اختلال پس از آسیب ضعیف هستند. اینطور نیست، این بیماری هیچ ارتباطی با قدرت ذهنی افراد ندارد. عوامل خطری وجود دارد که برخی افراد را در معرض خطر بیشتری قرار میدهد اما بسیاری از این عوامل در کنترل افراد نیستند. کسی که طی یک رویداد آسیبزا احساس بیپناهی میکند - مثل فردی که گروگان گرفته شده - نسبت به کسی که توانسته خود را از سانحه آتشسوزی نجات دهد، در معرض خطر بیشتری است. اوضاع فردی که پس از یک حادثه آسیبزا از حمایت اجتماعی کافی برخوردار نباشد هم همینطور است.
۴.ابتلا به اختلال پس از آسیب مهم نیست. اینطور نیست، افراد مبتلا بیش از حد دراماتیک و صرفا دنبال توجه نیستند. علائم آنها میتواند واقعا ناتوانکننده باشد. آنها اغلب بیکاری و طلاق را تجربه میکنند و بیشتر در معرض خطر افسردگی و خودکشی هستند. بسیاری از افراد دچار این اختلال با مواد مخدر و الکل خوددرمانی میکنند که آنها را در معرض خطر جدی ابتلا به سوءمصرف مواد قرار میدهد.
۵. هیچ روش درمانی برای اختلال پس از آسیب وجود ندارد. اینطور نیست، داروها میتوانند علائم این اختلال را کاهش دهند. معمولا داروهای ضدافسردگی، ضداضطراب و گاهی خوابآور تجویز میشوند. آموزش مهارتهای مورد نیاز برای مدیریت علائم این اختلال نیز بسیار کمککننده خواهد بود. مواجههدرمانی نیز ممکن است برای کمک به افراد برای مواجه شدن با آسیب خود در یک محیط امن استفاده شود.
6. اختلال پس از آسیب یک مساله شخصی است. اینگونه نیست، این اختلال میتواند آثار منفی جدی بر توانایی فرد در انجام امور کاری داشته باشد و کارکنان دچار این اختلال ممکن است با کاهش کارایی، افزایش غیبت از کار و مشکل در سر کار ماندن و... مواجه شوند.
بنابراین آموزشهای درمانی و گفتوگوهای باز در مورد مسائل بهداشت روانی مانند اختلال پس از آسیب میتواند به افراد کمک کند تا اهمیت این موضوع را تشخیص دهند. ارتباطات بهبودیافته نیز میتواند باعث کاهش انگ و تشویق افراد دچار این اختلال برای رفتن به دنبال درمان شود.
دکتر طاهره محمدی
روانپزشک و رواندرمانگر