کودکان با مشاهده وقایع دنیای نابسامان امروز که انگار جنگ و خشونت جزء تفکیکناپذیر آن شده، آسیبهای شدیدی میبینند. به همین دلیل باید بدانیم در حوادثی مثل حمله تروریستی در اهواز که باعث زخمیشدن و مرگ انسانها و بچههای بیگناه شد، چگونه میتوانیم کودکانمان را از آسیبهای روانی ناشی از چنین رویدادهایی حفظ کنیم.
کودکان از لحاظ جسمی کوچکتر از بزرگسالان هستند. آنها از لحاظ هیجانی نابالغاند و از لحاظ اجتماعی و شناختی، هنوز در مراحل اولیه رشد قرار دارند. سالهای رشد اولیه، در سازگاری بعدی اهمیت دارند و وجود مشکلات در این سالها، زمینه ناسازگاری را در سالهای بعدی فراهم میکند.
مشکلات روانی در کودکی حتی اگر موقت و گذرا باشد، احتمال دارد پیامدهای جدی داشته باشد زیرا ممکن است یادگیری و رشد کودک را مختل کند. از جمله این قبیل مشکلات، استرس پس از سانحه (PTSD) است که بهدنبال وقوع یک رویداد آسیبزای شدید (زلزله، تصادف، جنگ، حملات و...) بروز میکند.
نشانگان استرس پس از سانحه، پس از مشاهده، درگیر شدن، تجربه مستقیم یا شنیدن یک عامل استرسزا و آسیبزای شدید روی میدهد که میتواند منجر به مرگ واقعی یا تهدید به مرگ یا وقوع یک سانحه جدی شود.
کودکان نسبت به این تجربهها احساس ترس و درماندگی میکنند، اغلب با رفتارهای آشفته و حاکی از بیقراری واکنش نشان میدهند و مدام تلاش میکنند از یادآوری رویداد و سانحه اجتناب کنند.
تاثیر این وقایع روی کودکان به عوامل مختلفی مانند نوع حادثه، شدت، محیطی که حادثه در آن اتفاق افتاده، تداوم و تسلسل وقایع، سنی که کودک در معرض چنین حادثهای قرار گرفته و احتمالا بیدفاع بوده، رویدادهای آسیبزای قبلی، طی کردن دوران پس از حادثه و نحوه دلبستگی کودک به مادر یا مراقبان اولیه بستگی دارد.
کودکانی که در محیط خانواده در معرض خشونت و ضرب و جرح قرار دارند حتی خشونتهایی که منجر به مرگ یکی از اعضای خانواده میشود، بیشتر مستعد آشکار کردن نشانههای استرس پس از سانحه هستند. همچنین در کودکانی که در محیط زندگی شاهد طلاق والدین یا جدایی همراه با مشاجرات طولانی آنها هستند یا توجه به شرایط زندگی قبل و پس از طلاق، احتمال بروز این نشانهها افزایش مییابد.
فرایند درمان کودکان مبتلا به PTSD تلفیقی از دو رویکرد شناختی- رفتاری و دارودرمانی است. مداخلات رفتاری شامل آموزش نحوه مواجهه موثر با ترسها، اجتناب از اماکن یا افرادی که وقایع را یادآوری میکنند و تکنیک حساسیتزدایی منظم است. همچنین استفاده از تکنیک آرامبخشی و پذیرش احساسات کودکان در کاهش نشانگان استرس پس از سانحه تاثیر دارد.
اگر در کودکی این علائم بیش از یک ماه ادامه داشته باشد، باعث اختلال در عملکرد کلی او (تحصیلی، رفتاری و...) میشود بنابراین باید حتما برای درمان اقدام شود.
روشهایی مانند گروهدرمانی و گروههای حمایتی نیز وقتی تعداد زیادی از افراد تحتتاثیر واقعه قرار میگیرند، در درمان اختلال استرس پس از سانحه به کار میروند. بر این اساس دکتر یول و همکارانش تکنیکهای گروهی را برای مقابله با نشانههای اختلال استرس پس از سانحه معرفی کردند که مبتنی بر روشهای رفتاری است و در درمان این اختلال استفاده میشود. «بازگویی روانشناختی» نیز روش دیگری است که در 48 تا 72 ساعت پس از وقوع حادثه برای پیشگیری از وقوع اختلال به کار میرود و با استفاده از روشهایی مثل تعدیل هیجانات، عادیسازی پاسخها و آموزش واکنشهای روانشناختی طبیعی به وقایع در زمینه یک گروه حمایتی در یک جلسه منفرد درمانی برای جلوگیری و کاهش نشانههای اختلال بهکار رفته است.
من بهعنوان روانشناس کودک توصیه میکنم بلافاصله بعد از وقوع چنین رویدادهایی کودکانتان را برای درمان ببرید و از آسیبهای بعدی جلوگیری کنید.
مونا فلسفی
دانشجوی دکترای روانشناسی سلامت، درمانگر کودک و بازیدرمانگر